فرمانده نزاجا گفت: مجموعه بزرگ نیروی زمینی ارتش در تمامی حوادث پا در رکاب است.
به گزارش حوزه خبرگزاری میثاق نیوز، امیر سرتیپ کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دهمین جشنواره مالک اشتر که همزمان در تهران و قرارگاهها منطقهای و اراشد نظامی ارتش در استانهای فارس و اصفهان بصورت ویدئو کنفرانس برگزار شد، گفت: نیروی زمینی ارتش اساس فرماندهی خود را بر سه اصل، ولایت مداری، عدالت محوری و شایسته سالاری استوار کرده است.
وی با اشاره به حضور موثر و جهادی نیروی زمینی ارتش در دفاع مقدس، بعد از آن در برقراری امنیت در مرزها و اینک نیز در مرزهای غرب، جنوب و شرق کشور و این روزها در مقابله با ویروس منحوس کرونا، افزود: در حوزه مقابله با ویروس کرونا از همان روز اول روحیه آفندی داشتیم و با اجرای رزمایشهای مختلف به جایگاه ممتازی دست یافته ایم؛ به نحوی که دوشا دوش وزارت بهداشت و درمان و اداره بهداشت و درمان نزاجا در گستره عظیم با ۲۸ بیمارستان ثابت و تعداد قابل ملاحظهای بیمارستان سیار حضور داشتیم که برپایی نقاهتگاه ۲۰۰۰ تخت خوابی در تهران گوشهای از اقتدار این نیرو بود.
حیدری به دستاوردهای ناوگان بالگردی هوانیروز اشاره کرد و گفت: امروز هوانیروز ارتش به دستاوردهای مهمی در حوزه ارتقاء برد موشکها، ساخت و تولید دوربینهای دید در شب، اورهال و ... دست یافته که در نوع خود بی بدیل است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به نگهداری تجهیزات و ادوات در نیروی زمینی ارتش اشاره کرد و افزود: نگهداری ادوات زرهی، توپخانهای و... بسیار مهم است، امروز این نیرو در حوزه تحرک به جایگاه مطلوبی رسیده است و از هر حیث آماده و پا در رکاب است.
امیر سرتیپ حیدری به قدرت دفاعی و آمادگی رزمی نیروی زمینی ارتش اشاره کرد و گفت: نیروی زمینی ارتش آنچنان خود را آماده کرد که رزم نزدیک زمینی را عند الزوم در رکاب ولایت به دشمن تحمیل نماید.
فرمانده نیروی زمینی ارتش ادامه داد: امروز نیروهای مسلح قدرتمند جمهوری اسلامی تحت امر ولایت بر منطقه حاکم هستند، دشمن باید بداند با وجود این قدرت الهی (قدرت ولایت) جایگاهی در خلیج فارس، دریای عمان و جغرافیای این منطقه ندارد، آثار بیرون راندن آنها هم با عنایت خداوند هویدا شده است.
امیر سرتیپ کیومرث حیدری تاکید کرد: با اقتدا به شهدای عزیزمان تا آخرین نفس در رکاب ولایت خواهیم ماند، همواره گفته و میگوییم؛ آقای ما" از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن".
وی در پایان گفت: آنچه که ما را به این قدرت رسانده این است که صراط مستقیم و مجسم خود را وجود مبارک ولایت امر مسلمین (ولایت فقیه) دانسته و با اطاعت محض فرمانبرداری میکنیم، خداوند نیز به ما عنایت ویژه خواهد داشت.
منبع خبر: میثاق نیوز
موضوعات مرتبط: ارتش
برچسبها: رضا
شهید خلبان غفور جدی یکی از آن دسته خلبانانی بود که خودش رفت؛ اما نامش تا همیشه ماند.
به گزارش خبرنگار میثاق تیوز، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نخستین نیرویی بود که بعد از حمله ارتش بعث عراق به خاک کشورمان واکنش نشان داد. این نیرو همواره در طول جنگ از پیشتازان مقابله با هجوم دشمن بوده است؛ آن هم با تربیت خلبانان نترسی که هیچ هراسی از صدام و همپیالههایش نداشتند. شهید خلبان غفور جدی یکی از آن دسته خلبانان بود که خودش رفت؛ اما نامش تا همیشه ماند.
غفور جدی اردبیلی سومین فرزند خانواده بود که در سال ۱۳۲۴ در شهر اردبیل به دنیا آمد. پدرش فردی زحمتکش و از بانیان برگزاری مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین بود. عفور پس از قبولی در آزمون ورودی، به دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی راه پیدا میکند. پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز در اواخر سال ۱۳۴۸ برای طی دوره تکمیلی به ایالات متحده فرستاده می شود.
پس از پایان امتحانات وینگ خلبانی به جدی اعطا می شود؛ از طرف نماینده نیروی هوایی ایالات متحده تماسی با خانواده شهید برقرار میشود مبنی بر اینکه آمریکاییها برای جذب ستوان دوم خلبان غفور جدی رضایت نیروی هوایی ایران را جلب کرده و فقط رضایت خانواده وی باقی میماند. پدر شهید در یک جمله به نماینده آمریکاییها میگوید: من فرزندم را برای میهنم پرورش داده ام!
مرکز حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ارتش می نویسد که جدی در آمریکا نمی ماند و در سال ۱۳۵۰ به کشور باز می گردد و طبق امریه ستاد فرماندهی نیروی هوایی به پایگاه هفتم شکاری شیراز منتقل میشود. در روز ۲۳ اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۲ کار عملیاتی غفور آغاز می شود. ساعت ۲ بعد از ظهر است که ستوان یکم خلبان غفور جدی به عنوان فرمانده هواپیمای فانتوم در کابین جلو پس از بازرسی هواپیما، خزش به ابتدای باند و اجازه از برج مراقبت در گرمای شیراز پرواز می کند.
بلافاصله پس از جمع شدن ارابههای فرود، جنگنده دچار لرزش می شود. جدی در ابتدا تصور میکند که این لرزش به خاطر گردابههای بجای مانده از پرواز جنگندههای جلویی است، اما پس از خارج کردن موتورها از حالت پس سوز، مشکل نه تنها مرتفع نمیشود؛ بلکه شدت مییابد. به مدت چند ثانیه بعد، چراغهای متعدد هشدار دهنده از کار افتادن سامانههای هواپیما به طور متوالی روشن و خاموش میشوند؛ به طوری که وی در تشخیص اینکه کدام سامانه دچار نقص شده، عملاً سردرگم میشود.
بلافاصله جنگنده نوسانهای زیادی از خود به نمایش میگذارد و ناگهان با زاویه شدیدی شروع به اوجگیری میکند. ناگهان جنگنده در آسمان وا می ماند و جدی با هماهنگی خلبان کابین عقب، اهرم خروج اضطراری وی را فعال میکند و کمک خلبان در ادامه به سلامت با چتر به زمین فرود میآید.
بعد از اِجِکت کمک خلبان غفور مصممتر از قبل دوباره تلاش خود را برای کنترل دسته فرامین را آغاز کرده و خوشبختانه کنترل جنگنده را به دست میآورد. در راه بازگشت به فرودگاه، جنگنده دوباره همان رفتار را نشان میدهد، اما این بار نیز جدی افسار این اسب سرکش را در دست می گیرد و با سالم فرود آمدن جنگنده، به دریافت یک درجه ترفیع مفتخر میشود. وی در مراسم تشویق و تقدیر در بیان این دلاوری خود میگوید: عامل موفقیتم را یاد خدا، حفظ خونسردی و اجرای دقیق دستورالعملهای پروازی میدانم.
جدی در ادامه برای انجام وظیفه به پایگاه سوم شکاری همدان منتقل و سپس در شهریور ۱۳۵۵ برای طی دوره امنیت پرواز از آذر مرداد ۵۵ تا مرداد ۵۶ دوباره به ایالات متحده سفر میکند. پس از مراجعت، به پایگاه ششم شکاری بوشهر باز میگردد. این پایگاه آخرین پایگاه خدمتی شهید خلبان جدی بود. با شروع جنگ تحمیلی در حالی که سمت فرماندهی بازرسی و امنیت پرواز پایگاه را به عهده داشت فعالانه وارد صحنه نبرد دفاع مقدس میشود.
در کتاب ثبت پروازی وی قبل از جنگ پرواز با بزرگانی، چون شهید بزرگوار سرهنگ جواد فکوری (بعنوان فرمانده گردان ۷۱ شکاری، کابین جلو) امیر سرتیپ دوم فرج الله براتپور (در آن زمان سروان، هم کابین عقب و هم کابین جلو)، شهید سرتیپ خلبان علیرضا یاسینی (در آن زمان ستوان دوم) و بسیاری دیگر به چشم میخورد. در اردیبهشت سال ۵۲ با توجه به شجاعتی که جدی از خود نشان داد، از طرف نیروی هوایی ۳ ماه مرخصی تفریحی ایالات متحده به وی داده میشود. غفور در این سفر سیاحتی از تفریح منصرف شده و گواهینامه خلبانی بویینگ ۷۴۷ را نیز دریافت میکند. با شروع جنگ، بعضی از خائنین به زعم خود قصد تشویق غفور به ترک ایران را داشتند که وی در پاسخ به آنها این چنین گفت: این همه هزینه در زمان صلح برای تفریح ما خرج نشده، ما برای چنین روزهایی تربیت شده ایم.
در نیمهها آبان ماه ۱۳۵۹ مادر شهید جدی ماهها بود که فرزند خود را ندیده بود؛ از طرفی حجم عملیاتهای محوله به پایگاه بوشهر به حدی بود که غفور صلاح نمیدید همرزمان خود را برای مدت طولانی تنها بگذارد. بنابراین قرار شد که مادرش به تهران بیاید و غفور نیز به وی بپیوندد. برگه مرخصی برای روز ۱۷ آبان صادر شده بود و غفور از شب قبل وسایل سفر خود را مهیا نموده بود. طبق برنامه قرار بود ۲ نوبت عملیات جنگی با حضور جدی انجام گردد و سپس به مرخصی برود.
دو نوبت پرواز با موفقیت انجام شد و خلبان غفور جدی از کمک خود سروان خلبان خلج به قصد ترک پایگاه خداحافظی کرد. به محض اینکه آنها از هم جدا شدند دوباره ماموریتی به غفور ابلاغ گردید که شهید جدی بلافاصله به خلج میگوید: آماده شو برویم. وی حتی در اقدامی که تا آن زمان بی سابقه بود ساعت و گردنبند الله خود را به سرباز خود تقدیم میکند. شاید غفور می دانست که دیگر بازگشتی در کار نیست.
حصر آبادان در حال تکمیل بود و سیل تسلیحات سنگین ارتش عراق از محور بصره در حال ورود به مرز ایران. وظیفه سومین پرواز عملیاتی سرهنگ ۲ خلبان غفور جدی و سروان خلبان خلج بمباران کاروان توپهای توپخانه سنگین دشمن در اطراف بصره بود. فانتوم با قدرت به دشمن هجوم میبرد. ماموریت به خوبی انجام میشود. غفور راه وطن را در پیش میگیرد. در همین لحظه ناگهان موشک زمین به هوا به جنگنده برخورد می کند؛ اما غفور جدی خلبانی نبود که بگذارد حتی لاشه جنگنده اش در خاک عراق بماند. آتش لحظه به لحظه زبانههای بلندتری به خود میگرفت. هر دو خلبان با توجه به از بین رفتن مقدار زیادی از سطوح کنترل دم و همچنین نداشتن فشار هیدرولیک، با تمام قدرت سعی داشتند جنگنده را در حالت پروازی نگهدارند.
با تلاش و همت ستودنی هر دو خلبان، جنگنده F-۴ به نخستین نقطه نشانه زمینی سرزمینهای تحت کنترل نیروهای خودی که همان رودخانه بهمن شیر بود میرسد. گرمای سوزان شعلهها اینک کابین عقب را کاملاً آماج ضربات خود قرار داده بود و ماندن در هواپیما دیگر به صلاح نبود. در لحظهای که هر دو خلبان تصمیم به خروج اضطراری از جنگنده میگیرند، ارتفاع پرواز بسیار پایین بود و تلاش جدی هم برای اوج گیری به جایی نمیرسید. به ناچار دو خلبان دستگیره خروج اضطراری روی صندلی را کشیده و به بیرون پرتاب میشوند. با توجه به اینکه خلبان خلج زودتر اقدام به خروج اضطراری میکند، در ارتفاع بالاتری از جنگنده خارج میشود و به سلامت به زمین میرسد، اما راکتهای صندلی شهید سرهنگ ۲ خلبان غفور جدی در ارتفاع پایین تری فعال میشود و متاسفانه نه چتر فرصت گرفتن سرعت عمودی سقوط جدی را پیدا میکند و نه صندلی مجال جدا شدن از خلبان را مییابد. در نتیجه غفور با سرعت بالایی به زمین برخورد میکند.
پیکر پاک شهید جدی به تهران و از آنجا به وسیله یک فروند هواپیمای C-۱۳۰ به پایگاه دوم شکاری منتقل میشود. مردم شهید پرور و انقلابی اردبیل با شنیدن خبر شهادت غفور جدی با پای پیاده عازم تبریز میشوند و تقریباً نیمی از جاده ۱۵۰ کیلومتری آن را میپیمایند تا اینکه جنازه شهید به وسیله آمبولانس به غسالخانه اردبیل انتقال مییابد. امام جمعه اردبیل با اینکه از نظر شرعی نیازی به غسل شهید نیست، خود شخصاً این کار را انجام میدهد و بر پیکر پاک شهید نماز میگذارد.
برادر شهید که قبل از غسل، پیکر غفور را دیده بود می گفت: با توجه به شدت ضربه وارده که شکستگی دنده ها، پارگی اعضای داخلی بدن و خونریزی داخلی را در پی داشت، تنها لخته خونی از دهانش جاری شده و مقداری خون مردگی در پهلویش به چشم میخورد. پیکر کاملاً سالم بود و تبسمی بر روی لبانش داشت. گویی اگر به اسم صدایش میکردی از خواب بیدار میشد!
تشییع جنازه بسیار با شکوهی برای شهید غفور برگزار و به مدت یک هفته در شهر عزای عمومی اعلام شد و از آن تاریخ مبدا حرکت دستههای عزاداری شهر از مقابل منزل پدر شهیدتبدیل شد. پدر شهید هنگام شهادت غفور گفت: امانتی بود دست ما که خداوند آن را پس گرفت.
گفتنی است شهید سرهنگ ۲ خلبان غفور جدی علاقه خاصی به پرواز بر خلیج فارس داشت و در زمان شهادت، در طی ۴۵ روز ۸۰ پرواز جنگی را در کارنامه پروازی خود ثبت کرده بود.
پس از شهادت از طرف ستاد فرماندهی نیروی هوایی و شخص شهید بزرگوار سرهنگ خلبان جواد فکوری برای بزرگداشت مقام شامخ شهید از خانواده وی به آن مرکز دعوتی به عمل میآید. در آن ملاقات شهید فکوری به عنوان فرمانده سابق گردان ۷۱ شکاری (گردان پروازی شهید غفور جدی) گریست و گفت: من خاطرات خوبی با شهید جدی داشتم.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
منیع حبر: میثاق نیوز
موضوعات مرتبط: ارتش نظامی
برچسبها: رضا
تاریخ دفاع مقدس همواره پر است از حماسهآفرینیهای خلبانان ایرانی.
به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، دفاع مقدس به عنوان بهترین عرصه برای ظهور و بروز رشادت ها و شجاعت های رزمندگان ایرانی و زمینه ای برای به رخ کشیدن این رشادت ها به دشمنان است.
هرگاه که به تقویم دفاع مقدس نگاه می کنیم، می بینیم که این تقویم پر است از فداکاری ها و موفقیت های رزمندگان به خصوص تیزپروزان نیروی هوایی که با دانش و رشادت های خود دشمن بعثی را به سطوح آورده بودند و برخی اوقات نیز دشمن را مانند آنچه در عملیات آزادسازی خرمشهر رخ داد به زانو در آوردند.
سرهنگ خلبان محمود اسکندری
سرهنگ خلبان محمود اسکندری یکی از زبدهترین و نام آشناترین خلبانان ایرانی جنگنده بمب افکن فانتوم است که در کارنامه خود حضور در عملیاتهای مهمی همچون حمله به اچ ۳، انهدام پل اروند رود، عملیات بغداد و بازگرداندن فانتوم آسیب دیده از سوریه دیده میشود. اما در بُعد عملیاتی مهمترین عملیات او را میتوان کمک به انهدام پل اروند رود دانست که خرمشهر را به عراق متصل و به لشکر ۱۱ بعث عراق برای جابجایی تجهیزات و ادوات جنگی و همچنین عقب نشینی احتمالی کمک میکرد.
دیگر عملیات مهم مرحوم اسکندری را میتوان عملیات بغداد نامید که در آن به همراه شهید عباس دوران به محل برگزاری کنفرانس عدم تعهد در بغداد و پالایشگاه الدوره حمله کردند و امنیت آسمان بغداد که به گفته صدام هیچ کس توان نفوذ به آن را نداشت را از بین بردند. اهمیت این عملیات آنجاست که اگر کنفرانس عدم تعهد برگزار میشد عراق میتوانست اهداف ضد انسانی خود را بر علیه کشورمان با ایجاد یک اجماع جهانی عمل کند.
چندی پس از این عملیات، سازمان وحدت آفریقا هم اعلام کرد که بغداد محل مناسبی برای گردهمایی غیرمتعهدها نیست بعد از آنهم کوبا اعلام کرد کنفرانس سران در بغداد تشکیل نخواهد شد.
در عملیات اچ ۳ یا حمله به الولید نیز نقش سرهنگ اسکندری بسیار مهم و راهبردی بود که یک فروند از هواپیماهای فانتوم به خلبانی شهید خضرایی و کابین عقبی اصغر باقری مورد هدف قرار گرفته بود و سیستم هیدرولیک این هواپیما آسیب دیده و قادر به سوخت گیری نبود. به همین دلیل و با توجه به نزدیکی فاصله به سوریه این فانتوم در سوریه فرود آمد. دو نفر از خلبانان زبده ایرانی به نامهای محمود اسکندری و محمد جوانمردی عازم سوریه شدند تا هواپیمای ایرانی را که پس از طی دوره چهار ماهه تعمیرات آماده پرواز بود را به ایران باز گردانند. هر کدام از هواپیماهای جنگنده باید پس از اورهال تست شوند تا بتوانند به خوبی پرواز کنند. اما این دو خلبان ایرانی با موفقیت کامل و زیر آتش سنگین پدافند عراق این فانتوم ایرانی را به سلامت به خاک کشورمان بازگردادند.
امیر سرتیپ خلبان فرج الله براتپور
همه ما ایرانیان از دوران دفاع مقدس خاطرات مهمی داریم که از شنیدن آن همواره احساس غرور میکنیم. یکی از این عملیات ها، عملیات اچ ۳ یا حمله الولید است که به رهبری یا لیدری امیر سرتیپ خلبان فرج الله براتپور طرح ریزی و رهبری شد. امیر براتپور سال ۲۴ در کنگاور کرمانشاه متولد شد و در ۲ سالگی به همراه خانواده به کرمانشاه رفتند.
وی تا مقطع دیپلم در آنجا درس خواند. در مهر سال ۴۷ پس از گذراندن تحصیلات در ایران و آمریکا به درجه ستوان دومی نائل شد. او در مهر سال ۱۳۵۷ هم برای آموزشهای مدیریتی به آمریکا رفت و ۲ ماه مانده به انقلاب به ایران برگشت. مهرماه سال ۶۰ بود که امیر براتپور جانشین پایگاه ششم شکاری بوشهر شد و دو سال پس از آن به دانشکده دافوس ارتش رفت و پس از ۲ سال فرمانده پایگاه همدان شد. وی همچنین به مدت ۵ سال و نیم فرمانده منطقه هوایی شیراز بود و پس از آن به مدت ۴ سال و نیم رئیس اداره بازرسی پرواز نیروی هوایی بود.
در این عملیات ۸ فروند فانتوم ایرانی باید از نوار مرزی ایران، ترکیه و عراق عبور میکردند و پس از عبور از مرز اردن، فلسطین اشغالی و عراق وارد خاک عراق شده تا سه پایگاه الولید معروف به اچ ۳ را بمباران کرده و به کشورمان ایران بازگردند.
براساس طرح ابتدایی قرار بود که ۱۰ فروند فانتوم مسلح (۸ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو) از پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان به پرواز درآیند و برای گمراهکردن دشمن، دقایقی قبل از بمباران اچ-۳ توسط فانتومها، ۳ فروند اف ۵ از پایگاه دوم شکاری تبریز به پالایشگاه کرکوک حمله کرده و دشمن را به این عملیات مشغول کنند.
اهمیت این عملیات در این بود که ارتش عراق چندین فروند از هواپیماهای مهم و راهبردی خود را به پایگاههای الولید منتقل کرده بود تا از گزند نیروهای ایرانی در امان باشد، اما غافل از اینکه ایران دقیقا برای این هواپیماها و نابودی آنها نقشه دارد و با موفقیت نیز آن را اجرایی کرد. کارشناسان نظامی جهان این عملیات را موفقترین عملیات نظامی جهان میدانند که نظیر آن در دنیا وجود ندارد.
امیر سرتیپ خلبان محمدرضا زارعنژاد
امیر سرتیپ خلبان محمدرضا زارع نژاد اشکذری از موفقترین خلبانان نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس است که نامش به علت شکار یک فروند جنگنده مافوق صوت میگ ۲۵ عراقی در تاریخ نبردهای هوایی جهان جاویدان شد.
سیزدهمین روز تیرماه سال ٦٥ بود که ناگهان اپراتور رادار کنترل شکاری پدافند تبریز به این پایگاه هشدار داد که یک فروند میگ ۲۵ شکاری در حال پرواز در آسمان ایران است. در این هنگام آژیر اسکرامبل پایگاه شکاری تبریز به صدا درآمد و امیر زارع نژاد و مجید شعبانی بلافاصله وارد شلتر اف ۵ شدند و برای شکار این هواپیمای بعثی به پرواز درآمدند.
وی پس از دیدن این هواپیما در رادار خود بلافاصله اقدام به آماده سازی جنگنده جهت شلیک موشکهای هدایت حرارتی سایدوایندر میکند که هیچ یک از دو موشک به دلیل ایراد فنی رها نمیشود.
امیر زارع نژاد به عنوان آخرین اقدام، سایت هدف گیری مسلسل جنگنده خود را بر روی فاکسبت عراقی تنظیم و به گفته خود انگشت خود را بر روی ماشه مسلسل اف ۵ گذاشته و با وجود تلاش هواپیمای دشمن جهت فرار، ٤٠٠ گلوله به آن شلیک میکند که موجب آتش گرفتن موتور و نهایت سقوط هواپیما در خاک عراق میشود.
این شکار نیز از جمله شکارهای ماندگار در تاریخ نبردهای هوایی جهان است که رکورد مشابه آن نیز فقط در اختیار خلبانان ایرانی قرار دارد.
منبع خبر: میثاق نیوز
موضوعات مرتبط: نظامی
عملیات رمضان نخستین عملیات رزمندگان ایران در چهارچوب استراتژی تنبیه متجاوز بود.
به گزارش حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، دفاع مقدس به عنوان مهمترین عرصه ظهور و بروز استعدادهای ایران و نیروهای نظامی در عرصه نظامی بود. هشت سالی که یک ملت در مقابل یک جهان ایستاد و در آخر هم پیروز شد. در این سال ها عملیات های زیادی برای حفظ تمامیت ارضی کشورمان انجام شد که یکی از آنها عملیات رمضان بود.
عملیات رمضان نخستین عملیات رزمندگان ایران در چهارچوب استراتژی تنبیه متجاوز بود. با آزادی خرمشهر و عقب راندن دشمن به پشت مرزهای بین المللی در منطقهِ جنوب، ایران استراتژی تنبیه متجاوز را در پیش گرفت و مقامات کشوری و لشکری به منظور ایجاد پوشش امنیتی لازم برای شهرهای مرزی، ورود به خاک عراق و انتقال جبهه به قلمرو این کشور را ضروری دانستند.
عملیات رمضان در شب ۲۱ رمضان مصادف با ۲۲ تیر ماه ۱۳۶۱ با رمز یا صاحبالزمان ادرکنی در منطقه عملیاتی شلمچه و شرق بصره آغاز شد؛ عملیاتی سنگین که یکی از بزرگترین عملیاتهای زرهی، زمینی پس از جنگ جهانی دوم به شمار میرود.
این عملیات که به گواه فرماندهان جنگ اولین عملیات ایران در خاک عراق محسوب میشد، آن طور که باید و شاید پیش نرفت و نتوانست خیلی از اهداف خود را تامین کند، اما موفقیتهایی نیز در پی داشت.
صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسرائیل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگاه دارد. از سوی دیگر، فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقهای از خاک عراق و گرفتن امتیاز ارضی، پایان عادلانهای به جنگ دهند. به این ترتیب عملیات رمضان در چهار محور و پنج مرحله طراحی و اجرا شد تا با عبور از خط مرز بین المللی، یک زمین مثلث شکل به وسعت ۱۶۰۰ کیلومتر مربع تصرف شود.
این منطقه از شمال به کوشک و طلائیه و پاسگاههای مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی هور الهویزه و از غرب به رودخانه اروند (در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه) تا شلمچه در غرب خرمشهر، و از شرق به خط مرزی شمالی – جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی میشد.
نام عملیات: آفندی رمضان
رمز عملیات: بسم الله القاصم الجبارین یا صاحب الزمان ادرکنی
تاریخ شروع: ۲۲/۴/۶۱
ساعت شروع: ۲۱:۳۰
مدت زمان: ۱۷ روز
منطقه عملیات: غرب جاده اهواز - خرمشهر (شرق بصره) منطقهی عملیات از سمت شرق به جاده اصلی اهواز - خرمشهر و از سمت جنوب به اروندرود به شکل مثلث قائمالزاویه متساوی الساقین است که در مجموع ۲۷۰۰ کیلومتر مربع را شامل میشود.
مرکز اسناد دفاع مقدس می نویسد: در این حمله ۱۰ تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر چهار قرارگاه عملیاتی کار میکردند، اما به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند. مرحله دوم نیز در محور میانی- جنوب پاسگاه زید- و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر صورت گرفت، که چندان موفقیتآمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد آمد. مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بهطور خیرهکنندهای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند.
مرحله چهارم عملیات از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد، اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقیها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد. مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی- نظامی بود، از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش میرفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند، ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن بهکار نرفت، دشمن توانست پنج کیلومتر در آن رخنه کند.
اهداف عملیات: آزاد سازی خاک میهن اسلامی، بخشی از خاک عراق، پاسگاه زید عراق، انهدام یگانهای دشمن.
نتایج عملیات: آزاد سازی ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک وطن، ۸۰ کیلومتر مربع از خاک عراق و پاسگاه زید عراق، انهدام ۳ تیپ زرهی، یک تیپ مکانیزه و یک تیپ مختلط
تلفات دشمن: ۲۰۰۰ کشته، ۸۰۰۰ مجروح و زخمی و ۱۳۱۵ نفر اسیر
خسارات دشمن: انهدام ۴۵۰ دستگاه تانک و ۲۵۰ نفربر زرهی، ۱۵۰ دستگاه خودرو، ۱۴ فروند هواپیما، ۲ فروند هلیکوپتر و تعداد زیادی جنگ افزار سبک و سنگین
غنائم: ۷۰ دستگاه تانک که تعداد ۱۰ دستگاه از آنها تی ۷۲ بوده و ۳۰ دستگاه نفربر و تعداد زیادی جنگ افزارو مهمات
در بین حملههای وسیعی که طی هشت سال دفاع مقدس انجام شد، ویژگی خاص عملیات رمضان تک جبههای بودن آن بود؛ آن گونه که در عملیات فتح المبین دشمن به شکل نیم دایرهای در داخل خاک ما قرار داشت و برای ما امکان دور زدن از راست و چپ وجود داشت و غافل گیری در حمله، از اصول اصلی حرکت ما محسوب میشد. عملیات بیت المقدس نیز به همین شکل بود، یعنی در این عملیات نیز نیروهای دشمن، به علت تجمع زیاد در خرمشهر، از سمت مرز غافل گیر شدند.
اما در عملیات رمضان، به دلیل شرایط خاص منطقه و آرایش دشمن، حمله به صورت تک جبههای بود. از ویژگیهای حملهِ تک جبههای نداشتن اسیر و پیشروی کم است؛ ضمن اینکه تلفات در این نوع عملیات مسلماً بیش از عملیات احاطهای است. با موانعی که عراق سر راه نیروهای اسلام ایجاد کرده بود و شاید اصلی ترین دلیل کُندی عملیان رمضان همین بود.
همچنین شواهد نشان می دهد نشان میدهد که در عملیات رمضان ما تنها بین پنجاه تا شصت گردان نیرو داشتیم، در حالی که عراق بیش از هفت تا هشت لشکر سازمانی اش را به منطقهِ عملیاتی رمضان آورده بود، یعنی عراق در آغاز عملیات، افزون بر تانک ها، دهها هزار نیرو به منطقهِ عملیاتی رمضان وارد کرد که کار را برای رزمندگان ایرانی بسیار سخت کرده بود؛ بنابراين می توان گفت كه عراق تقريباً، دو برابر ما نيرو در اختيار داشت و حتی در درگیریها هم عقبه آنها به دلیل درگیر نشدن سالم می ماند و این یعنی نیروهای تازه نفس بیشتری در اختیار رژیم بعث بود که این خود یک امتیاز برای آنها تلقی می شد.
عملیات رمضان که از سوی ایران برای نخستینبار در خاک دشمن اجرا شد، بازتاب خبری گستردهای را درپی داشت؛ بهگونهای که تحلیلگر رادیو آلمان هدف ایران را خاموش کردن توپخانه ۳۰ کیلومتر بردی عراق عنوان کرد و شبکه دوم تلویزیون این کشور نیز اعلام کرد که تهران به تهدیدهای خود عمل کرد و جنگ وارد مرحله جدیدی شد.
روزنامه کویتی السیاسه هم نوشت عربها حتی فریاد زدن را نیز فراموش کردهاند. این سخنان در حالی از سوی کویت و برخی از کشورهای عربی حامی صدام در آن زمان گفته میشد که عواقب این جنایات ضدبشری رژیم بعث عراق علیه ایران حتی دامان خود آنها را نیز گرفت، همانگونه که امام خمینی (ره) بارها آن را پیشبینی فرمود و جهان شاهد این بود که چگونه صدام به کویت به عنوان یکی از استانهای عراق حمله کرد و آنجا را به اشغال خود درآورد.
منبع خبر: میثاق تیوز
موضوعات مرتبط: نظامی
برچسبها: رضا
بیستوچهارم تیرماه سالروز ولادت رهبر معظم انقلاب اسلامی بود.
به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، روز گذشته یعنی بیستوچهارم تیرماه سالروز ولادت رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای بود، رهبری که روزی مبارز و زندانی سیاسی بود، روزی در جبهههای حق علیه باطل می جنگید، روزی رئیسجمهور شد و حالا هم رهبر یک ملت است. رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله سید على خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنهاى، در ۱۳۱۸ شمسی برابر ۱۳۵۸ قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشودند.
ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنه اى مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
آیت الله خامنه اى که از هجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بودند، در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درس هاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى یزدى، و میرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند، ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ایشان به مشهد باز گشتند.
آیت الله خامنه اى از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگانی، چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى و علامه طباطبائى استفاده کردند. در سال ۱۳۴۳، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند.
آیت الله خامنه اى به گفته خویش «از شاگردان فقهى، اصولى، سیاسى و انقلابى امام خمینى (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه هاى سیاسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ایشان زده است، هنگامی که نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائیان اسلام در سال ۳۱ به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى پر هیجان و بیدار کننده اى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسى و دروغگویى آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند.
آیت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان مى گویند: «همان وقت جرقه هاى انگیزش انقلاب اسلامى به وسیله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هیچ شکى ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».
پایگاه اطلاعرسانی رهبر انقلاب می نویسد: با شتاب گرفتن روند فروپاشی حکومت پهلوی و نمایان شدن نشانههای پیروزی نهایی نهضت اسلامی، امام خمینی در ۲۲ دی ۱۳۵۷ فرمان تشکیل شورای انقلاب اسلامی را صادر کردند. آیتالله خامنهای که از سوی امام به عضویت آن شورا انتخاب شده بودند با نقش محوری که در تحولات انقلاب اسلامی در مشهد داشت، این شهر را ترک و در اواخر دی ۱۳۵۷ به تهران آمد و در مدرسهی رفاه مستقر شد و همگام با دیگر مبارزان، بهویژه آیات بهشتی، مطهری و مفتح برای تدارک مرحلهی نهایی پیروزی انقلاب اسلامی و برنامهریزی برای آینده، نقش فعالی برعهده گرفت. پس از تشکیل کمیتهی استقبال از امام خمینی توسط شورای انقلاب اسلامی مسئولیت کمیتهی تبلیغات آن را عهدهدار شد.
آیت الله خامنه اى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزدیک تر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظیر و بسیار مهّم بودند.
در لحظهی تاریخی ورود امام خمینی به میهن در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ آیتالله خامنهای، به همراه علما، روحانیون و مبارزان اسلامی برای استقبال از امام خمینی در فرودگاه مهرآباد حضور یافتند. در طول دههی فجر انقلاب اسلامی، آیتالله خامنهای همواره در کنار امام خمینی بود و در بسیاری از امور به ایشان مشورت میداد و همچنین مسئولیت کمیتهی تبلیغات دفتر امام را با هدف مقابله با توطئههای خبری و تبلیغاتی مخالفان داخلی و خارجی حکومت اسلامی، مقابله با فرصتطلبیهای احزاب و گروه های گوناگون سیاسی، تنظیم و انتشار اخبار و انتشار نشریهای به نام «امام» بر عهده داشت. خود نیز چند مقاله نوشته و در آن نشریه منتشر کردند.
به دنبال شهادت آیتالله مرتضی مطهری و خلائی که از فقدان وی در میان دانشجویان و دانشگاهیان پدید آمده بود، امام خمینی (ره) در ۲۳ خرداد ۱۳۵۸ طی سخنانی در جمع دانشجویان، آیتالله خامنهای را فردی فهیم و سخنور نامیده و مرجع رسیدگی به مسائل فکری و عقیدتی دانشجویان و مقابله با تبلیغات احزاب و گروه های مخالف نظام جمهوری اسلامی، بهویژه مارکسیست ها در محیط دانشگاهی تعیین کردند.
یکی از مسائل مهم جامعهی ایران در سال های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود و فعالیت دو جناح تأثیرگذار موسوم به نیروهای خط امام و لیبرال ها در ساختار سیاسی رسمی کشور بود. بیشتر یاران، نزدیکان و مشاوران امام خمینی از جمله آیتالله خامنهای در جناح نیروهای خط امام قرار داشتند. چهره شاخص جناح لیبرال که از لحاظ فکری و بینش سیاسی تعارضهای زیادی با نیروهای خط امام داشت، ابوالحسن بنیصدر بود.
آیتالله خامنهای، بنیصدر را نمایندهی جریانی میدانست که عامل تفرقه و درگیری در سطح مسئولان ارشد کشور و در نتیجه سبب تفرقه و تشتت در جامعه بود؛ اما با وجود اختلاف نظر اساسی با بنیصدر و جریان همفکر و حامی او، به منظور حفظ وحدت در جامعه و تأکید امام خمینی بر آن، مخالفت خود را در محافل عمومی ابراز نمیکردند. در برخی موارد نیز داوری نزد امام خمینی میبردند.
پس از آیتالله بهشتی و دکتر باهنر ـ اولین و دومین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی ـ آیتالله خامنهای در شهریور ۱۳۶۰ از سوی شورای مرکزی حزب به عنوان سومین دبیرکل حزب انتخاب شدند. در سالهای پس از پیروزی انقلاب تا زمان تثبیت نظام جمهوری اسلامی در دههی ۱۳۶۰، حزب جمهوری اسلامی به مثابه رکن مهمی از حاکمیت خارج از ساختار سیاسی رسمی فعالیت میکرد و مقوم پایههای نظام جمهوری اسلامی بود.
آیتالله خامنهای در ۶ تیر ۱۳۶۰ و در حال سخنرانی پس از نماز ظهر در مسجد ابوذر، واقع در یکی از مناطق جنوب تهران، در اثر انفجار بمبی که در ضبط صوت کار گذاشته شده بود به شدت زخمی شدند. امام خمینی (ره)، در پیامی خطاب به ایشان توطئهی سوءقصد به جان ایشان را محکوم کردند و از ایشان تجلیل نمودند. بر اثر این سوء قصد، ایشان از ناحیهی سینه، کتف و دست راست آسیب جدی دیدند. گزارش های غیر رسمی مسبب این حادثه را سازمان منافقین دانستهاند. آیتالله خامنهای اولین فردی بودند که در حوادث و جریانات پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری ترور شدند.
ایشان از نخستین روز جنگ در میدان مبارزه حاضر بودند و در چندین عملیات نظامی و یا طراحی آن شرکت کردند. پشتیبانی و تأمین نیازهای تسلیحاتی و تدارکاتی نیروهای بسیجی و سپاهی از دیگر فعالیتهای ایشان در صحنهی نبرد بود. بیشتر وقت وی در جبههها صرف هدایت، پشتیبانی و طراحی عملیات ستاد جنگهای نامنظم ــ که توسط مصطفی چمران تشکیل شده بود ــ میشد. از اقدامات ویژهی این ستاد که آیتالله خامنهای مستقیماً در آن نقش داشتند، تشکیل گروههای نظامی مخصوص شکار تانک بود. در پشتیبانی از جبهههای خرمشهر، آبادان و سوسنگرد نقش مؤثری داشت و در تقویت نیروهای نظامی مردمی مثل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج و تهیهی نیازمندیهای فنی و تجهیزاتی آنها نقش بسیاری ایفا نمودند. از دیگر تلاشهای ایشان ایجاد هماهنگی بین سپاه و ارتش در جبههها و عملیات نظامی بود.
به فرمان امام خمینی (ره) در ۲۰ مهر ۱۳۵۹ شورای عالی دفاع عهدهدار کلیهی امور جنگ شدند و آیتالله خامنهای که بر اساس حکم امام در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ نماینده ایشان در این شورا و نیز سخنگوی آن بودند. در این مدت مشاور امام خمینی در امور و مسائل جنگ نیز بودند.
حضرت آیتالله خامنهای در عملیات شکستن حصر آبادان حضور مستقیم داشتند و در مورد خرمشهر نیز معتقد بودند که با اتخاذ تدابیر نظامی درست میتوان از سقوط آن جلوگیری کرد. حتی در این زمینه نامهای به ابوالحسن بنیصدر، رئیس جمهور و فرمانده کل قوای وقت نوشتند و هشدار دادند که در صورت استقرار دو تیپ زرهی در اطراف سوسنگرد، میتوان از سقوط شهر جلوگیری به عمل آورد. اما، بنیصدر به آن هشدار توجهی نکرد.
در تابستان ۱۳۶۷ و در آخرین سال ریاست جمهوری آیتالله خامنهای، و با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران؛ جنگ عراق با ایران به پایان رسید. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در جلسهای به ریاست آیتالله خامنهای و با حضور مسؤولان عالیرتبه نظام در ۲۶ تیر ۱۳۶۷ به تصویب رسید و امام خمینی (ره) نیز بر آن صحه گذاشت.
آیتالله خامنهای در دوران هشتسالهی ریاست جمهوری خود، همچون سال های پس از پیروزی انقلاب یکی از نزدیکان، مشاوران و افراد مورد وثوق امام خمینی بودند. به همین دلیل در موارد متعددی امام خمینی (ره) مأموریت هایی فراتر از وظایف ریاست جمهوری به ایشان محول نمودند و یا پیشنهادهای وی را در موضوعات مختلف پذیرفتند. در ۱۵ فروردین ۱۳۶۲ تمشیت امور ارتش و سپاه را به آیتالله خامنهای واگذار کردند. در اول آبان ۱۳۶۲ ایشان را مأمور پیگیری مطالبات ایران از امریکا و سایر کشورها کردند. در اول آذر همین سال با پیشنهاد آیتالله خامنهای در مورد تشکیل ادارهی حفاظت اطلاعات ارتش موافقت نمودند. در ۹ دی ۱۳۶۲ ایشان را مأمور بررسی مجدد لایحهی تعریزات کردند. امام در ۲۳ بهمن ۱۳۶۷ آیتالله خامنهای را مأمور نمود از اعضای شورایعالی قضائی دعوت کند تا در جلسهی سران سهقوه شرکت کرده و طرح های خود را در زمینهی تقسیم کار برای ادارهی بهتر آن شورا مطرح نمایند. در نهایت نیز با طرح مورد بررسی در جلسهی سران سهقوه موافقت نمودند. در ۱۹ اسفند ۱۳۶۷ نیز در نامهای او را مسئول رسیدگی به مشکلات عراقی های مقیم ایران کردند.
در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، در حالی که مردم و مسئولان آمادهی تشییع و تدفین پیکر پاک امام خمینی (ره) بودند در جلسهای با حضور مسؤولان کشوری و لشکری، آیتالله خامنهای، رئیس جمهور، وصیتنامهی سیاسی ـ الهی امام خمینی (ره) را قرائت کردند. مجلس خبرگان رهبری عصر همان روز تشکیل جلسه داد تا رهبر یا شورای رهبری جدید برای نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کند. در بحث رهبری شورایی یا فردی، اکثریت اعضای مجلس خبرگان به رهبری شورایی رأی نداد و آنگاه که بحث از مصداق رهبری برای رأیگیری به میان آمد و نام آیتالله خامنهای مطرح شد.
برخی از نمایندگان که از نظر امام خمینی (ره) مبنی بر صلاحیت آیتالله خامنهای برای رهبری نظام پس از رحلت امام که در جلسات متعددی در حضور سران قوا و نخستوزیر و حاج سید احمد خمینی ابراز کرده بودند اطلاع اجمالی داشتند خواستار توضیح شاهدان آن شدند. دو نفر از شاهدان نقل امام خمینی که خود عضو مجلس خبرگان بودند استناد این نظر به امام را تأیید کردند.
همچنین گفته دیگری از امام مبنی بر شایستگی آیتالله خامنهای برای رهبری که در جریان سفر اخیر ایشان به چین و کره شمالی ابراز کرده بودند نیز در آن جلسه با واسطه نقل شد. در پی آن رأیگیری به عمل آمد و اکثریت قاطع نمایندگان مجلس خبرگان با توجه به نظر امام راحل و صلاحیتهای دینی، علمی و سیاسی آیتالله خامنهای، معظمله را به رهبری نظام جمهوری اسلامی انتخاب کردند. آیتالله خامنهای خود به این موضوع اشاره کرده، میگویند تا زمانی که موضوع انتخاب را متعَین ندانستم از پذیرش آن مقام امتناع میکردم. پس از بازنگری در قانون اساسی و انجام همهپرسی، مجلس خبرگان رهبری یک بار دیگر بر اساس قانون اساسی جدید در مورد رهبری معظمله رأیگیری کرد و اکثریت قاطع مجدداً معظمله را به رهبری نظام انتخاب کردند.
منبع خبز: میثاق نیوز
موضوعات مرتبط: تاریخی
برچسبها: رضا
فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت: امروز بزرگترین تهدیدی که جامعه ما را به مخاطره انداخته، تهاجم فرهنگی است.
به گزارش حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، امیر سرتیپ کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش در مراسم افتتاح کتابخانه امیرکبیر آماد و پشتیبانی نزاجا گفت: تهاجم فرهنگی، امروز بزرگترین تهدیدی است که جامعه ما را به خطر انداخته و اصالت فرهنگی ما موجب ایستادگی در مقابل این تهدید شده است. ما به یاری خدا و با تکیه بر فرهنگ قرآنی و تبعیت از ولایت فقیه در مقابل این شبیخون فرهنگی نیز پیروز خواهیم شد.
وی جوانان را آماج اصلی تهدیدات فرهنگی دشمن دانست و تاکید کرد: باید برای مقابله با تهدیدات فرهنگی دشمن ابزارهایی داشته باشیم که یکی از آنها کتاب است که در همین راستا این کتابخانه به همت فرماندهی آماد و پشتیبانی مرکز نیروی زمینی ارتش برای سربازان عزیز احداث شده است که جای بسی تقدیر و تشکر دارد.
منیع خبر: میثاق نیوز
موضوعات مرتبط: ارتش فرهنگی
برچسبها: رضا
امیرسرتیپ دوم خلبان یوسف قربانی گفت: پروژه ارتقای بالگرد شنوک هوانیروز به بالگرد آتشنشان با موفقیت به پایان رسید.
به گزارش حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، امیر سرتیپ دوم خلبان قربانی فرمانده هوانیروز ارتش با بیان اینکه رسالت ارتش در حفظ و صیانت از سرمایههای کشور است، گفت: هوانیروز ارتش در تمامی عملیاتهای ستاد بحران، طرحهای مردم یاری و... حضور دارد.
وی افزود: موضوع اطفای حریق به ویژه در آتش سوزیهای گسترده جنگلها و مراتع از جمله دغدغههای سلسله مراتب فرماندهی است، که در این حوزه لازم بود هوانیروز با قدرت و اثربخشی مطلوبی وارد عمل شود.
فرمانده هوانیروز اظهار کرد: با توانمندیهای علمی جوانان مومن و متخصص هوانیروز، طرح بالگرد آتش نشان کلید خورد و پس از مطالعه این طرح، کارشناسان مجرب توانستند با تغییرکاربری در سیستم بالگرد سنگین شنوک، طرح بالگرد آتشنشان را عملیاتی کرده و با موفقیت مورد تست و ارزیابی نهایی قرار دهند.
منیع خبر: میثاق نیوز
موضوعات مرتبط: ارتش
برچسبها: رضا
سامانه پدافند هوایی باور ۳۷۳ یکی از سامانههای بومی دفاعی کشورمان است.
به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، پدافند هوایی یکی از اصول دفاع نظامی در جهان است که از آغاز حضور هواپیماها و اشیای پرنده در آسمان اهمیت بسیاری پیداکرده است؛ این تجهیزات پروازی جزو تهدیدات نوین محسوب میشوند که باید از طریق تجهیزات دفاعی آنها را نابود کرد.
سازندههای بسیاری در دنیا در این حوزه وارد شدند و سامانههایی را هم ساخته اند که از آن بین میتوان به سامانههای سری اس روسیه مانند اس ۲۰۰ و اس ۳۰۰، پاتریوت آمریکا و گنبد آهنین اشاره کرد، اما چند وقت است که ایران هم وارد باشگاه ساخت سامانههای پیشرفته پدافندی شده و سامانه باور ۳۷۳ را با توان بومی طراحی و ساخته است. اما بهتر است برای اینکه سامانه باور ۳۷۳ را بررسی کنیم باید مسیری که ایران برای ساخت سامانههای پدافندی طی کرده را به صورت کوتاه بررسی کنیم.
تاریخچه پدافند هوایی در ایران
ایران از نخستین سالهای دهه ۳۰ که تصمیم گرفت ارتش خود را مدرن کند و برای این کار اقدام به خرید انواع تیربارهای ضد هوایی از کشورهای خارجی کرد. معروفترین این سامانهها توپ ضد هوایی اورلیکن است که ساخت کشور سوئیس و از سامانههای مدرن در دوران خود بود. سامانههای زو ۲۳ و توپ شیلکا از دیگر توپهای ضد هوایی مورد استفاده در ایران بود که همگی خارجی و وارداتی هستند. چند سال که گذشت موشکها طراحی و ساخته شدند و سامانههای سری سام که همگی سامانههای موشکی ضد اهداف دشمن بودند به کشور وارد شدند و در پدافند هوایی مورد استفاده قرار گرفتند. در این میان، یک سامانه بسیار شاخص و راهبردی بود این سامانه هاوک نام داشت که به در ایران به هاگ معروف شد.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی این سامانهها چندان به کار ایران نمیآمد، دلیل آن هم اتحاد ایران و آمریکا و بیشتر کشورهای منطقه و ژاندارمی ایران در خلیج فارس یود. انقلاب اسلامی پیروز شد، دو سال بیشتر از این واقعه نگذشته بود که رژیم بعثی عراق به ایران حمله کرد. اینجا بود که نقش سامانههای پدافندی بسیار به چشم آمد. در واقع ایران با استفاده از رادارها و سامانههای پدافندی توانست مقدار کمی از حملات جنگندههای عراقی به ایران اسلامی را دفع کرده و از کشورمان دفاع کند.
ایران در دوران دفاع مقدس تنها وسیلهای که برای دفع حملات هوایی عراق در اختیار داشت، همین سامانههای هاگ بود که آنها نیز به دلیل برد کم آن چنان توانمند نبودند و در بیشتر موارد از دفع حملات عراق ناکام میماندند. البته ایران با تلاش های مسئولان دفاعی خود سامانه چینی HQ-۲ را خرید تا کمی از آسمان و مناطق حساس خود دفاع کند.
رادار قدرتمند؛ نیاز بخش دفاعی کشور
از نظر تجهیزات راداری نیز ایران به نسبت از رادارهای خوبی برخوردار بود. ایران از نظر جغرافیایی دارای مناطق کور راداری است که در آن زمان این مناطق حساس را با کمک رادارهای قدرتمند جنگنده اف ۱۴ رصد میکرد و میتوانست به نوعی برای حملات آماده شود. اما تجهیزات مناسبی برای مقابله نداشت.
امیر سرلشکر شهید منصور ستاری فرمانده اسبق نیروی هوایی ارتش که پس از انتصاب به عنوان فرمانده نهاجا مسئولیت پدافندی این نیرو را برعهده داشت و به نوعی radarman بود؛ توانست اقدامات خوبی در پدافند انجام دهد. هنوز افتخارآفرینی پدافند هوایی ارتش در عملیات موفق والفجر ۸ از یادها نرفته که در آن شهید ستاری از نابودی همه جنگندههای دشمن بعثی فریاد شادی میکشید.
در واقع او توانسته بود سامانه ثابت هاگ را به سامانهای پیشرفته تبدیل کند و آن را از یک سامانه صرفا پدافندی به سامانهای راهبردی ارتقا دهد. البته این تلاش ها با ساخت نخستین رادار ملی تکمیل شد و از آن به بعد ایران توانست تمام قطعات رادار را در درون کشور تولید کرده و از کشورهای خارجی جدا شود.
مهمترین نکته در حوزه تامین پدافند هوایی این بود که استفاده از تجهیزات گوناگون پدافندی در دوران دفاع مقدس و گذشت زمان سبب مستهلک شدن این تجهیزات شد؛ به همین دلیل نیاز به نوسازی آنها بسیار احساس میشد. از سویی دیگر هم با بررسی تهدیدات اطراف ما طی دهههای اخیر مشاهده میکنیم که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این تهدیدات روز به روز افزایش پیدا کرده است، البته اگر تهاجم رژیم بعثی به کشورمان اتفاق نمیافتاد باز هم نیاز داشتیم تا بخشهای پدافندی خودمان را هم متناسب با بخشهای آفندی که در سایر کشورها پیشرفت داشته اند، تجهیز کرده و خود را برای کم اثر کردن تهدیدات آماده کنیم.
پدافند هوایی ارتش و پایان دفاع مقدس
حالا جنگ تحمیلی به پایان رسیده بود و ایرانی که روزگار سختی را گذراند. مسئولان دفاعی کشورمان این بار به فکر ساخت یک سامانه پدافندی قابل اتکا افتادند. نخستین قدم برای این کار اورهال و بازآماد سامانههای هاگ بود که از دوران جنگ تحمیلی به جا مانده بودند و باید تعمیر میشدند تا در مناطق مختلف مستقر شوند.
ایران، اما هنوز نتوانسته بود نیازهای خود را برآورده کند، به همین دلیل هم به دنبال خرید سامانه اس ۲۰۰ روسی بود تا خلاء پدافندی خود را جبران کند. اما باز هم در برخی اوقات مشکلاتی برای تامین قطعات بود که باید حل میشد. پس باید ایران خود یک سلاح پدافندی بومی میساخت که در هنگام نیاز آن را به صورت خودکفا تعمیر و نگهداری کند. همه این سالها منخصصان دفاعی کشورمان خود این سامانههای خریداری شده را اورهال و بازآماد کردند تا آمادگی دفاعی کشورمان حفظ و ارتقا پیداکند. اما هنوز نیاز به یک سلاح پدافندی بومی وجود داشت.
ایران بار دیگر به سراغ روسها رقت تا یک پدافند موشکی قوی را خریداری کند. مسئولان دفاعی کشورمان اس ۳۰۰ را ارزیابی کرده و پسندیدند.
هزینههای مربوط به این سامانه به طور کامل پرداخت شد. اما مدت طولانی گذشت تا این سلاح تحویل ایران شود. پس مسئولان و متخصصان این تصمیم را گرفتند که این بار به صورت جدی یک طرح مشابه این سامانه را طراحی و بسازند.
پدافند موشکی، یک نیروی موثر در برابر تهدیدات
پدافندهای موشکی به دلیل استفاده از موشک یکی از قویترین انواع پدافند هستند که امروزه با گسترش انواع تهدیدات هر کشور به آن نیاز دارد و ایران نیز برای داشتن نوع بومی پدافند دست به کار شد و به سراغ ساخت سامانههای بومی پدافند موشکی مانند مرصاد و باور ۳۷۳ رفت تا دیگر به بیگانگان وابسته نباشد.
باور ۳۷۳، مسیری ۷۰ سالهای که ایران در ۱۰ سال رفت
این سامانه پدافند موشکی سطح به هوای بومی و محصول مشترک سازمان جهاد خودکفایی نیروی پدافند هوایی ارتش و سازمان صنایع دفاع وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است که پس از طی یک مسیر ۱۰ ساله، روز ۳۱ مرداد سال ۹۵ با حضور حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان رونمایی و به شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور الحاق شد. نام این سامانه معادل ابجد نام حضرت محمد (ص) پیامبر گرامی اسلام است.
امیر سرتیپ ثقفیفر رئیس جهاد خودکفایی نیروی پدافند هوایی ارتش در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفته است که ایران با ساخت این سیستم سلاح موفق شد تا تجربه بسیار خوبی را در مدت ده ساله به دست آورد. البته باید در اینجا به این نکته اشاره کرد که کشورهای پیشرفته دنیا این مسیر را طی ۷۰ سال طی کردند و ما طی یک دهه فناوری، دانش و تجربه خوبی را در این مسیر به دست آوردیم.
مشخصات فنی باور ۳۷۳
اگر سامانه باور ۳۷۳ را به دقت بررسی کنیم میبینیم که این سامانه در واقع نمونه به روز شده و ارتقا یافتهای از اس ۳۰۰ روسی است که در بُرد و نوع موشکها نسبت به آن تغییراتی داشته است؛ به نحوی که بُرد آن چیزی در حدود ۱/۵ برابر افزایش داشته است. موشکهای به کار گرفته شده در این سامانه نیز تنوعی بالایی دارد و از طیف متفاوتی از موشکهای پدافندی میتوان در این سامانه استفاده کرد.
راداری که موشکهای سامانه باور ۳۷۳ را هدایت میکند، ایرانی و از نوع معراج ۴ است که یک رادار کنترل آتش بُرد بلند آرایه فازی است. پرتابگرهای این سامانه به شکل عمودی هستند.
موشکهای ایرانی در باور ۳۷۳
موشکهای مورد استفاده در این سامانه از انواع صیاد ۳ و صیاد ۴ است که میتوانند اهداف مشخص شده را در فاصله ۲۰۰ کیلومتری و ارتفاع ۲۷ کیلومتری نابود کند. رادارهای آن نیز میتواند ۳۰۰ هدف را در فاصله ۳۵۰ کیلومتری شناسایی کنند، این در حالی است که سامانه اس ۳۰۰ روسیه فقط قادر به شناسایی ۱۰۰ هدف در برد ۳۰۰ کیلومتری است.
در بخش رهگیری نیز این سامانه بالاتر از اس ۳۰۰ و حتی اس ۴۰۰ قرار دارد. باور ۳۷۳ قادر به رهگیری ۶۰ هدف در برد ۲۵۰ است؛ این در حالی است که اس ۳۰۰ تنها قادر به رهگیری ۱۲ هدف در برد کم تر از ۲۰۰ کیلومتر است. در اس ۴۰۰ هم تعداد رهگیری تنها ۳۶ مورد است. یکی از ویژگیهای بارز باور ۳۷۳ که این پدافند را از اس ۳۰۰ روسی و پاتریوت آمریکایی متمایز میکند این است که باور ۳۷۳ قادر به هدف گیری ۹ هدف به طور همزمان است که در اس ۳۰۰ به ۶ هدف و در پاتریوت به یک هدف میرسد.
سهولت در آماده سازی و نگهداری، عمر انبارداری بالا و ضریب ایمنی اپراتوری، ضریب بالای برخورد، عملیات در شرایط حملات شیمیایی، میکروبی و هستهای، قیمت کمتر نسبت به نمونههای مشابه خارجی و حجم آتش زیاد از دیگر ویژگیهای سامانه باور۳۷۳ است.
حفاظت اطلاعات؛ راز قدرت سامانه باور ۳۷۳
یکی دیگر از ویژگیهایی که یک سامانه و یا تجهیزات و تسلیحات را نسبت به تسلیحات و تجهیزات دشمن برتری میبخشد، داشتن کدهای اختصاصی و محرمانه نرمافزاری آن سامانه است که باعث میشود دشمن از اینکه با چه سامانهای درگیر است مطلع نباشد و در این سردرگمی بماند.
ذوالجناج ایرانی؛ حامل باور ۳۷۳
تمام سامانه های موشکی بر روی یک دستگاه خودرو حمل می شوند که ایران این خودرو و کشنده را به شکل بومی طراحی کرده و آن را به نام ذوالجناج معرفی کرده است. این خودرو دارای ۵ محور (۱۰چرخ) فعال است و قابلیت عبور از رودخانه تا عمق ۱/۵ متر با حداکثر ظرفیت بار ۳۰ تن را دارد. البته ذوالجناج میتواند محمولهای با طول ۱۰/۵ متر را جابجا کند. از دیگر قابلیت های ذوالجناح می توان به حرکت بر روی حداکثر شیب ۳۵ درصد، حداکثر شیب طولی ۲۰ درصد با وزن خالص ۲۱ تن و سامانه تعلیق مستقل اشاره کرد.
این سیستم را می توان مکمل راهبردی و استراتژیک سامانه اس۳۰۰ نامید؛ چرا که توان و کارایی این سیستم را به چند برابر افزایش می دهد. این سیستم تاکنون چندین بار مورد آزمایش قرارگرفته؛ اما اولین آزمایش موفقیت آمیز این سامانه در شهریور ۹۳ توسط امیر سرتیپ فرزاد اسماعیلی فرمانده وقت قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا (ص) صورت گرفت.
کلام آخر
ساخت این سامانه در واقع حاصل تعلل روسها برای تحویل اس ۳۰۰ به ایران است که در نتیجه آن صنعت دفاعی ایران با دستور مستقیم رهبر معظم انقلاب، باور ۳۷۳ را ساخت. این اقدام یک پیام راهبردی مهم دارد و آن اینکه ایران نه تنها با تحریم آمریکا در پیشرفت صنعت دفاعی خود متوقف نشده است، بلکه برای رسیدن به خودکفایی نظامی و استقلال امنیتی خود، معطل کشورهایی همچون روسیه نیز نمی ماند. باور ۳۷۳ یعنی؛ ایران در اوج استقلال امنیتی و نظامی است و کوچک ترین خللی را در این باره نمیپذیرد.
منبع خبر: میثاق نیوز
موضوعات مرتبط: جنگ افزار
برچسبها: رضا