سیاسیون به حرف پایداریها گوش نمیدهند|هوای هم را دارند ولی ژست میگیرند مردمی هستیم
سخنگوی جبهه پایداری میگوید: اینکه گروهها بنشینند همگرایی را طوری طراحی کنند که هوای همدیگر را داشته باشند و بعد ژست بگیرند که "مردمی هستند و برای نظام کار می کنند"، به معنای برای مردم کار کردن نیست و فایدهای هم ندارد.
امید کرمانیها: همواره عرف فعالیت سیاسی آن است که گروه های پیروز در انتخابات بعد از مدتی به اختلاف سلیقه می خورند و گروه های مغلوب به همگرایی می رسند تا در رقابت بعدی شکست خود را جبران کنند اما گویا اصولگرایان قصد دارند خلاف این روال حرکت کنند، گرچه تعدادی از فعالان سیاسی این جناح جمنا را با هدف همگرایی تشکیل دادند و بعد از انتخابات ریاست جمهوری نیز به حفظ آن تأکید می کنند و معتقدند اکثریت نیروهای اصولگرا در این مجموعه حضور دارند اما واقعیت آن است که جمنا امروز اقلیتی بیش نیست، گروه های سنتی اصولگرا به طور مشخص جبهه پیروان خط امام و رهبری اثباتی و نفی موضع نگرفتند و جبهه پایداری نیز حاضر نشده به جمنا بپیوندد.
در واقع سنتی ها و نواصولگراها بعد از سالها بر سر یک موضوع به اشتراک نظر رسیدند و آن هم مخالفت با سازوکار جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بود.
مجید متقی فر سخنگوی جبهه پایداری میگوید:اصل همگرایی خوب و مقدس است هیچ کس نمی تواند این را رد کند اما همگرایی با چه رویکردی؟ با چه استراتژی؟ خروجی اش چه باشد؟ جواب این سئوالات باید معلوم شود.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
***
در جریان اصولگرا بر سر تعریف مکانیزم کار تشکیلاتی اختلاف دیدگاه وجود دارد، برخی معتقدند اصلا نیازی به اینکه سازوکار همگرایی تعریف بشود نیست هر گروهی بیاید دیدگاه هایش را مطرح کند، وقتی نامزد اصلحی وارد صحنه شود آن زمان همه مانند انتخابات ریاست جمهوری سال 96 به اشتراک نظر و همگرایی می رسند، طرف مقابل هم تاکید بر تعریف یک سازوکار مشخص تشکیلاتی دارد، نظر شما چیست؟
اول باید دید معنا و مفهوم همگرایی در ادبیات سیاسی چیست؟ معتقدم همگرایی با هدف رعایت منافع نظام و مردم و پیگیری مطالبات مردم و رهبری معنا و مفهوم پیدا می کند اما اگر هدف رسیدن به مقام و قدرت باشد دیگر نمی توان نام آن را همگرایی گذاشت بلکه برای توصیفش باید واژه دیگری به کار برد. در مجموع باید دنبال همگرایی بود که به وحدت و اتحاد مردم لطمه نزند بلکه آن را تقویت کند. البته ما متولی هیچ گروه و دسته ای غیر از پایداری نیستیم که از جانب آنها سخن بگوییم که این مدل همگرایی خوب است یا نه، بالاخره هر کسی نظری دارد و نظرش را بیان می کند اما پایداری همگرایی را در این می داند که نتیجه اش تجلی قدرت و انسجام نظام باشد.
اگر این باشد همگرایی خوب است وگرنه نمی توان نامش را همگرایی گذاشت چون مصداق کلاه سرمردم گذاشتن است. پس گروه هایی که صحبت از همگرایی می کنند باید منافع مردم را در آن سازوکار ببینند، چون در این صورت است که همه به یک فهم، برداشت و منطق مشترک می رسند. اینکه گروه ها بنشینند همگرایی را طوری طراحی کنند که هوای همدیگر را داشته باشند و بعد ژست بگیرند که مردمی هستند و برای نظام کار می کنند، این به معنای برای مردم کار کردن نیست و فایده ای هم ندارد. گروه ها باید با لحاظ کردن منافع مردم به تشکیلات واحد همگرا برسند. اکنون مردم در پیچ و خم بیکاری، رکود، گرانی دارند بیچاره می شوند اما ما مشغولیم مکانیزمی را برای همگرایی درست کنیم تا در آینده رئیس جمهور از سلیقه سیاسی ما باشد. اینکه بازنده عرصه انتخابات شدیم و دغدغه داشته باشیم چه طور و کجا می توان باخت را جبران کرد تفکر غلطی است، معتقدم باید دنبال آن بود که مردم برنده باشند.
سازوکار همگرایی در جریان اصولگرایی از نظر شما باید چه طور تعریف شود آیا در قالب جمنا باید باشد یا پارلمان اصولگرایی یا...
اول باید استراتژی سازوکار همگرایی در بیاید. استراتژی هم باید رعایت منافع و مصالح مردم و برطرف کردن مشکلات مردم باشد و دولت قدرتمند، صالح و خدمتگزار و مجلس با بصیرت و متخصص می توانند این کار را انجام دهند.
یعنی اول استراتژی همگرایی تعریف شود بعد دنبال طراحی سازوکار رفت؟
بله، مهم است با چه نگاهی سازوکار همگرایی تعریف می شود. آن نگاه می تواند آنقدر خوب باشد که در دل ها جا باز کند یا می تواند آنقدر بد باشد که مردم متنفر باشند.
این طور که شما می گویید اصولگراها باید نقطه بگذارند و از سرخط شروع کنند؟
من از جانب اصولگراها حرف نمی زنم، نگاه خودم را می گویم، درباره اصولگراها باید از آقایانی که ادعا دارند سئوال کنید.
وقتی شما می گویید باید برای همگرایی اول استراتژی تعریف شود بعد گروه های مختلف با هم بنشینند منظورتان گروه های اصولگراست دیگر؟
بله، البته دامنه اتحاد وسیع تر هم می تواند باشد چون اقشار مختلفی را می تواند تحت پوشش دهد. به این ترتیب که وقتی استراتژی همگرایی اعلام شد هرکس علاقمند بود به سمتش می آید. نکته دیگر آنکه مردم باید به این همگرایی توجه کنند نه فلان آقا یا فلان نخبه. باید دید الان مردم دلشان چه می خواهد و چه مشکلی دارند. توجه به حل گرفتاری و مشکل مردم مهم است. از این همه قیل و قال باید راه علاجی درست شود نه آنکه کاری کنیم که مشکلات مردم بیشتر شود.
این طور که شما می گویید مرزهای دو جناح سیاسی به هم می ریزد؟
حضرت آقا به این نوع دسته بندی ها توجه ندارند. افرادی که درون نظام دارند فعالیت می کنند چون قدرت شان برخاسته از مردم است باید به فکر مردم باشند. حالا هر طور می خواهند مکانیزم طراحی کنند باید نتیجه اش به نفع مردم تمام شود و رسیدن به این هدف نیز مبری از اغواگری سیاسی و دادن وعده های دروغ باشد. مکانیزمی که این گروه از آن گروه و آن گروه از این گروه حمایت کند تا هر کدام پلکان ترقی را طی کرد هوای دیگری را داشته باشد شرعی، اسلامی، انقلابی و انسانی نیست.
آیا این استراتژی پایداری پس از انتخابات ریاست جمهوری 96 است؟
خیر، این استراتژی از اول در مرامنامه و اساسنامه پایداری بود و جدید نیست، منتها ما می گوییم کسی از سیاسیون گوش نمی کند وگرنه ارتباط ما با مردم بسیار خوب است و در بدنه وضع ما بد نیست.
بر اساس همین استراتژی بود که به جمنا نپیوستید؟
خیر، یک مسائل دیگری در جمنا بود که روشن است نپیوستن ما نیز دلایل متعددی دارد. پایداری با جمنا مشکل اساسی ندارد، آنها آدم های خوبی هستند و می خواهند خدمت کنند. منتها نگاه ها مختلف است. نظر پایداری این است که اگر سازوکاری با آنچه گفتم شکل بگیرد بهتر جواب می دهد. آقای روحانی وعده هایی داده باید محقق شود وگرنه اغواگری سیاسی کرده است، آن وقت مشکل به وجود می آید. آقای روحانی گفت مشکل بیکاری را حل می کند، پایداری نیز پیگیری خواهد کرد؛ اگر مشکل بیکاری حل نشد، نقد جدی انجام می دهد و اگر حل شد کمک می کند. چرا؟ چون برای مردم پیگیری رفع رکود اقتصادی، ایجاد رونق اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار و اشتغال جوانان مهم است. ما در موضوع مطالبات مردم از دولت پیگیری می کنیم و دولت نیز موظف به حل این مشکلات است.
آیا پیگیری این هدف نیاز به سازوکار همگرایی دارد؟
اصل همگرایی خوب و مقدس است هیچ کس نمی تواند این را رد کند اما همگرایی با چه رویکردی؟ با چه استراتژی؟ خروجی اش چه باشد؟ جواب این سئوالات باید معلوم شود. کسی که مخالف همگرایی باشد مانند کسی است که مخالف وحدت است، معلوم می شود این فرد عقل ندارد چون خلاف وحدت که نباید بود. اما سئوال این است وحدت برای چه؟ موضوع وحدت چیست؟ به کجا می خواهیم با این وحدت برسیم؟ اینها باید برای مردم تبیین شود.
یعنی سازوکارهای همگرایی که تاکنون در جریان اصولگرا وجود داشته به این سئوالات جواب نداده است؟
من نمی دانم، چون در همه سازوکارها نبودم که بخواهم قضاوت کنم. ولی می دانم هر کسی در بین مردم هر آسیبی ببیند باید در رویکردهایش مطالعه و بازنگری کند و ببیند کجای کارش ایراد دارد وگرنه مردم متحد هستند و نیازی هم به وحدت ما ندارند. مردم رهبرشان را قبول دارند و به هر سمتی اشاره کند می روند؛ این را کسی نمی تواند نفی کند.
برچسبها: پاتوق رضا- جبهه مردمی نیروهای انقلاب(جمنا) - جبهه پایداری - ,
تقوی: مفسر ورزشم، هیچ وقت مشکمحمد تقوی پیشکسوت اسبق استقلال که سالها در انگلستان به عنوان مفسر ورزشی فعالیت میکرد به کادر فنی پدیده پیوست و در لیگ هفدهم حضور خواهد داشت.
زاوش محمدی: محمد تقوی، بازیکن سابق باشگاه استقلال و تیمملی که بعد از سالها به ایران برگشته است، این روزها خود را برای حضور روی نیمکت تیم پدیده در لیگ هفدهم آماده میکند. پیشکسوت با اخلاق و جنتلمن استقلال مهمان کافه خبر بود و در یک گفتوگوی صمیمی از شرایط خودش و اوضاع فوتبال ایران حرف زد. در ادامه بخشی از صحبتهای او را میخوانیم.
*برای همه جالب بود که چطور بعد از این همه سال به ایران برگشتید؟
من بعد از ۱۴ سال به دعوت باشگاه پدیده آمدم. البته قبلاً هم یک سفر کوتاه داشتم، اما امسال به عنوان مسئول فنی این باشگاه در خدمت هستم. در این دو ماه هم به اندازه کافی با شرایط فوتبال ایران آشنا شدهام.
*تغییرات فوتبال ایران در این مدت را چطور دیدید؟
واقعیت این است که نسبت به دو دهه پیش من تغییر آن چنانی ندیدهام و نمیگویم پیشرفتی نداشتیم؛ ولی سرعت پیشرفت خیلی کم و کند بوده است.
*دلیلتان برای بازگشت شخصی بود؟ خیلیها فکرش را هم نمیکردند روزی محمد تقوی به ایران برگردد.
راستش را بخواهید کلاسهای مربیگری چیزی نیست که در ۶ ماه یا ۶ هفته تمام شود. مهمترین چیز برای من هم این بود که در این مدت با فوتبال انگلیس کاملاً عجیبن شوم. در حقیقت کلاسهای مربیگری فقط سرفصلها را به من ارائه میدهد، اما باید وارد فاز عملی شد. من در این مدت تمرینات استون ویلا و وست برومویچ را تحت نظر داشتم. به کمپ تیمهایملی انگلیس سر میزدم و الان تصمیم گرفتم به ایران برگردم.
*بعضی شیطنتها به نظر میرسید مانعِ از کار شما در داخل مرزهای ایران شود.
نه. من مفسر ورزشی و عضو انجمن مربیان انگلیسی هستم. فقط کار ورزشی میکنم و در ادامه کلاسهایم حالا وارد فوتبال حرفهای شدهام. من هیچ مشکلی برای برگشت به ایران نداشتم و خواستم با این کارم دو نشان را بزنم. چرا که کار عملی من شروع شده و برای مدرک pro-license باید حتماً در یک تیم حرفهای مشغول به کار میشدم و بعد از تز خودم که درباره انتقال توپ به حمله است، دفاع میکردم.
*چرا پدیده؟ در این مدت حتماً پیشنهادات زیادی داشتهاید.
من ۴ سال پیش برای کادرفنی استقلال پیشنهاد دریافت کرده بودم که آن را رد کردم. دو سال پیش هم مجددا درخواستی آمد، اما دوست نداشتم بیایم. در دو سال اخیر با آقای مهاجری ارتباط نزدیکی داشتیم و ایشان خیلی تأکید کردند که یک بار من از نزدیک شاهد کار باشم و این شد که به عنوان مسئول فنی تیم پدیده حاضر میشوم.
*شرایط خاصی هم داشتید؟
شرایط من چندان مالی نبود. بیشتر دوست داشتم کار خودم را انتقال بدهم و خیلی برایم مهم بود که آزادی عمل داشته باشم. وقتی آنها شرایطم را پذیرفتند من هم مایل به همکاری شدم. آزادی عمل برای من از همه چیز مهمتر بود.
*سرمربیگری استقلال سمت وسوسه کنندهتری نبود؟
من بیشتر دوست دارم تأثیرگذار باشم. به نظرم میتوانید نفر اول نیمکت هم نباشید، اما تأثیر مثبت خود را بگذارید. من تجربه لازم داشتم و وارد کار اجرایی شدم. شاید اگر میخواستم سرمربی شوم تا ۲۰ سال دیگر هم این اتفاق نمیافتاد، اما آمدم تا اتمسفر را بیشتر درک کنم.
*درباره تیمملی و عملکرد کیروش چه نظری دارید؟
کیروش ما را به جامجهانی برده است و هیچ ایرادی از این نظر به او وارد نیست. او بسیار هم تأثیرگذار بوده است و به نظر من ایشان 100 درصد که هیچ، 120 درصد موفق بود. حرفی که خیلیها هم میزنند این است که تیمملی ما پیشرفت کرده است، اما باشگاههای ما نه! به نظر من بعد از کیروش هیچ چیز از او برای ما نمیماند؛ چرا که این نوع استراتژی با فرهنگ فوتبالی ما همسو نیست، چون که اصلاً فوتبال ما دفاعی نیست! ممکن است تیمی مثل پرتغال یا یونان به این شکل بازی کنند و نتیجه بگیرند، اما شما ببینید که همین تیمملی جوانان ما هم حتی نتوانست با این سیستم کار کند. من میگویم کیروش عالی است؛ پِرفِکت! به او از صد، نمره ۱۱۰ هم میدهم،اما چند درصد مربیان ما حاضرند با این روش کار کنند؟ صفر! ما صرفاً میخواهیم به جامجهانی برویم. خُب این خوب است، اما باید اهداف خود را هم مشخص کنیم. به دنبال این هستیم که کیروش ما را به جامجهانی ببرد. نشد لیپی، بازهم نشد گواردیولا، اما هدف نداریم. در انگلیس هم این اشتباه را کردند. کاپلو یا اریکسون را آوردند و نتیجه نگرفتند، اما حالا میخواهند با نسل جوان و ریشهای مشکل را حل کنند. من کیروش را خیلی قبول دارم و از او درس هم گرفتهام، اما مطمئناً هیچ وقت تیمهای من با این تفکرات به میدان نخواهند رفت.
*برویم سراغ استقلال؛ عملکرد منصوریان را چطور دیدید؟
به لحاظ حرفهای نمیتوانم راجع به تیم امسال استقلال حرفی بزنم چرا که در تیم پدیده پست دارم و این درست نیست، اما من استراتژی سال گذشته تیم را نفهمیدم. فارغ از جوانگرایی، استقلال محکوم به بازی تهاجمی است و در این تیم نمیتوان دفاعی کار کرد و اگر هم الویت این است باید طوری باشد که به دل هوادار بنشیند. به هرحال اولین مهم برای مربی این است که تکلیف خودش را بداند. استقلال ناکام نبود، اما به نظرم کلمه نایبقهرمانی یک سرپوش برای نتایج نامناسب است. قهرمان یک تیم است و بس. اگر بگوییم استقلال سهیمه گرفته حرف بهتری است. به نظرم درکل اگر استراتژی پارسال ادامه پیدا کند تیم موفق میشود. استقلال به نظر من اگر برنامه فصل گذشته اش را ادامه می داد بهتر بود. آنها تیم جوانی داشتند که نتایج خوبی هم گرفت اما عوض کردن شاکله اصلی تیم می تواند آنها را دچار مشکل کند. اما پرسپولیس نسبت به استقلال عملکرد بهتری در فصل نقل و انتقالات داشته و با جذب چهار بازیکن تنها نقاط ضعف خود را پوشش دادند.
لی برای بازگشت به ایران نداشتم
برچسبها: پاتوق رضا- باشگاه استقلال - باشگاه پرسپولیس -,
مهدی طارمی و گادوین منشا خط حمله آتشین پرسپولیس در لیگ هفدهم را تشکیل خواهند داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ در روزهایی که طارمی اصرار به جدایی از پرسپولیس داشت برانکو در اردوی اوکراین گادوین منشا را به عنوان پنالتیزن اول قرمزها معرفی کرد اما با بازگشت آقای گل لیگهای پانزدهم و شانزدهم دیگر حرفی درباره پنالتی به میان کشیده نشد. در هر صورت اما بعید است برانکو برای فصل پیش رو حتی یک بار دیگر هم به پنالتیهای طارمی اعتماد کند. آن هم در حالی که طارمی نشان داده به همان اندازه که پنالتی گرفتن را دوست دارد و اتفاقا استعدادش را هم در این زمینه بارها اثبات کرده، دلش میخواهد پنالتیها را خودش به گل تبدیل کند. هرچند بارها هم نشان داده اصلا به عنوان یک تمام کننده قهار پنالتی نمیتوان روی او حساب کرد. بر همین اساس امکان این که برانکو برای ضربات پنالتی فصل پیش رو همچنان به منشا اعتماد کند بسیار زیاد است. اما باید دید واکنش طارمی به این مسئله چه خواهد بود. او فصلهای گذشته سابقه درگیری برای زدن ضربه پنالتی را دارد. حالا این بار هم تیمیای که ضربه پنالتی را خواهد زد یکی از رقبای او برای آقای گلی هم خواهد بود. این اتفاق یک امتحان مهم برای برانکو است تا انسجام تیماش را و البته استحکام مدیریتی خودش را تثبیت کند.
برچسبها: پاتوق رضا- مهدی طارمی - باشگاه پرسپولیس - ,
تسنیم نوشت: معاونت اطلاعات سپاه صاحبالزمان (عج) استان اصفهان در اطلاعیهای از دستگیری ۱۱نفر از اعضا و طرفداران شبکه انحرافی «عرفان حلقه» در نجفآباد توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) خبر داد.
در این اطلاعیه آمده است؛
با تلاشهای شبانهروزی سربازان گمنام امام زمان (عج) استان اصفهان، شبکه منحرف عرفان حلقه شناسایی و با استعانت از خداوند سبحان و تلاشهای انجامگرفته با دستگیری مدرس و سر شبکه بهکلی متلاشی شد.
این اطلاعیه با اشاره به تلاشهای دشمنان و طرفداران واداده آنها در داخل کشور برای استحاله فرهنگی، بیان کرده است: حسب فرمایشات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در خصوص توجه به مسائل فرهنگی و خطر جدی نفوذ عناصر منحرف در باورها و عقاید جامعه، سازمان اطلاعات سپاه مقابله با ترویجدهندگان و فعالان عرفانهای کاذب و نوظهور را در دستور کار خود قرار داده است.
در ادامه این اطلاعیه شیوههای گوناگون و پیچیده این عرفان برای جذب جوانان و افراد جامعه در راستای به انحراف کشیدن عقیدتی آنها مطرح و تاکید شده است که پاسداری از فرهنگ غنی ایران اسلامی جزء دستور کار ذاتی سپاه قرار دارد و به همین سبب هرگونه ایجاد انحطاط در این زمینه مورد رصد و اشراف سربازان گمنام امام زمان (عج) قرار میگیرد.
گفتنی است ترویجدهندگان فرقه انحرافی و منحط عرفان حلقه با ادعاهای فرادرمانی، عرفان و اتصال به شبکه مثبت، عدهای را به سمت خود جذب و با ایجاد تشکیک در اعتقادات مذهبی آنها به درآمد هنگفتی از این راه دست پیدا کردهاند.
برچسبها: :پاتوق رضا- سپاه پاسداران - استان اصفهان - ,
رییس جمهور در صفحه اینستاگرام خود به مناسبت ۲۷ تیرماه سالگرد پذیرش قطعنامه 598، تصویری از مقر سازمان ملل متحد در ژنو، منتشر کرد.
به گزارش خبرآنلاین، متن یادداشت حسن روحانی به شرح زیر است؛
تیم مذاکره کننده ایرانی در دومین دور مذاکرات قطعنامه 598، مقر سازمان ملل متحد در ژنو، شهریور ۱۳۶۷.
ردیف جلو از سمت چپ: عباس ملکی (دبیر هیأت)، حسن روحانی (رئیس وقت کمیسیون دفاع مجلس و عضو شورایعالی دفاع)، سیروس ناصری (نماینده وقت ایران در دفتر سازمان ملل متحد در ژنو)، علیاکبر ولایتی (وزیر وقت امور خارجه و رئیس هیأت)، محمدجواد ظریف (دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه)، مرحوم حسن حبیبی (وزیر وقت دادگستری)، سید محمدحسین لواسانی (معاون وقت بینالملل وزارت امور خارجه)، علی شمس اردکانی (دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه و نماینده سابق ایران در سازمان ملل متحد).
ردیف دوم: امیر علیاصغر جمالی (جانشین وقت فرماندهی نیروی زمینی ارتش)، میر انوری (رییس وقت اداره مرزی وزارت امور خارجه)، دکتر جمشید ممتاز (حقوقدان، استاد دانشگاه تهران و مشاور حقوقی هیأت)، مرتضی سرمدی (معاون وقت ارتباطات وزارت امور خارجه).
برچسبها: :پاتوق رضا- حسن روحانی - دفاع مقدس (جنگ تحمیلی) -,
آمریکا و اتحادیه اروپا تا قبل از مذاکرات هستهای و به دست آمدن توافق برجام یک اتحاد نظر استراتژیک در مورد ایران داشتند و با وجود برخی اختلاف نظرها در مورد شیوه برخورد، در کلیات با هم مشکلی نداشتند.
بعد از انجام مذاکرات کارشناسی و سطح بالای سیاسی کشورمان با کشورهای غربی و حصول برجام اما این اتحاد به طور کلی از هم پاشید و موضع چندجانبهگرایی اروپا در برابر آمریکا تقویت شد و شکاف عمیقی بین اروپا و آمریکا در مورد ایران به وجود آمد که این مسئله یکی از دستاوردهای مهم برجام است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دیاکو حسینی، کارشناس ارشد روابط بینالملل و عضو مرکز برنامهریزی استراتژیک ریاست جمهوری در گفتگو با پایگاه اطلاعرسانی دولت با بیان این مطلب گفت: منطق درست ایران در این مذاکرات و به دست آمدن یک توافق متوازن بعد از گفت و گوهای طولانی باعث تقویت موضع کشورمان از یک سو و موضع کشورهای اروپایی در مقابل موضع خصمانه و متمایل به استفاده از زور آمریکا شده و همین مسئله تعلق خاطر اتحادیه اروپا به توافق برجام را افزایش داده و این فرصتی مناسب برای کشورمان فراهم کرده است.
این کارشناس ارشد روابط بینالملل با بیان اینکه فلج کردن سازمان تحریمهای سفت و سخت و همه جانبه بینالمللی اقتصادی علیه کشورمان و رفع تحریمها از جمله اثرات مهم برجام است، افزود: اما یکی از مهمترین اثرات بلندمدت این توافق بینالمللی برای کشورمان، تضعیف هر چه بیشتر منطق ایران هراسی که با پشتیبانی برخی کشورهای منطقه هم همراه بود، در جهان است. بعد از توافق نگاه دنیا و از جمله اتحادیه اروپا به ایران و منطقاش و هدفش از استفاده از انرژی هستهای و ... عوض شده و همگان فهمیدند که آمریکا و برخی متحدان منطقهای او به دروغ اهدافی دیگر را از این گونه تبلیغات علیه کشورمان دنبال میکنند.
حسینی با بیان اینکه توافق برجام به شکلی شرافتمندانه نشان داد که تبلیغات ایران هراسانه علیه کشورمان تبلیغاتی واهی است، افزود: حصول این توافق به این معنی نیست که ایران و کشورهای طرف به همدیگر به طور کامل اعتماد دارند. به هر حال ساز و کارهای حقوقی و سیاسی برای مراقبت کردن از اجرای این توافق هم در متن و هم در پایبندی به روح آن وجود دارد و طرفین هم از این ساز و کارها استفاده میکنند. ایران به خوبی تا به حال استفاده کرده و از این پس هم با سختگیری بیشتری از این ساز و کارهای سیاسی و حقوقی استفاده خواهد کرد.
افزایش بی اعتمادی به آمریکا در دنیا
این کارشناس ارشد روابط بینالملل با بیان اینکه تحقیقات علمی اخیر نشان میدهد که میزان اعتماد به حسننیت آمریکا در دنیا و در میان کشورهای متحد آن رو به کاهش شدید است، گفت: براساس یکی از تحقیقات در حال حاضر میزان بی اعتمادی به آمریکا و مواضع این کشور در میان متحدان آن بالای ۶۰ درصد است و ناظران ایرانی باید به این مسئله دقت داشته باشند.وی افزود: با توجه به اثبات حقانیت مواضع کشورمان در مسائل مختلف، این وضعیت فرصتی مناسبی است که اعتماد بین ایران و کشورهای اروپایی افزایش یابد. انعقاد قراردادهای تجاری یکی پس از دیگری از جمله قرارداد توتال برای توسعه پارس جنوبی بدون توجه به لفاظیهای آمریکا هم نشان دهنده علاقه طرفهای اروپایی و آسیایی برای گسترش همکاری با ایران بدون در نظر گرفتن نظر آمریکا است و ما هم باید از این فرصت به بهترین نحو استفاده کنیم.
برچسبها: پاتوق رضا,توافق هسته ای ایران و پنج بعلاوه یک (برجام) ,
مهر نوشت: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «آتش به اختیار» یعنی اگر رهبری از ما مطالبه انجام تکلیف میکند، نگوییم این را خود ایشان انجام میدهد.
سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ریشههای قرآنی تعبیر «آتش به اختیار» را در جمع طلاب و دانشجویان، مورد واکاوی قرار داده است.
جلیلی در جمع تعدادی از دانشجویان وطلاب، گفته است: «آتش به اختیار» یعنی اگر رهبری از ما مطالبهی انجام تکلیف میکند، نگوییم این را خود ایشان انجام میدهد و اگر کسانی نمیخواهند برای انجام مسئولیت و تکالیف قانونی هزینه بدهند، بیعملی خود را توجیه نکنند وبه آن القاب و لعاب موجه ندهند.
بخش هایی از اظهارات او را بخوانید؛
*بر اساس قرآن، راه و صراط مستقیم در اسلام بندگی خداوند است: « وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ». در اینجا سؤالی که پیش میآید و آن اینکه با این نگاه و رویکرد، «آتش به اختیار» چه معنایی دارد؟ انسان که در هر شرایطی باید ببیند فرمان الهی چیست و آن را مبنای عملش قرار دهد، چگونه می تواند «آتش به اختیار» باشد؟ این یک سؤال مهم است که علیرغم همه مباحثی که درباره «حکم» و «طاعت» وجود دارد، نسبت آنها با مفهوم «آتش به اختیار» چیست؟ در این جلسه میخواهیم پیرامون این موضوع مباحثه کنیم.
*تعبیر قرآن این است که کسی که نمیخواهد وظیفهاش را انجام بدهد و دنبال بهانه است اگر با شما همراهی هم بکند، وسط راه شما را رها میکنند، در کارتان اخلال ایجاد میکنند. رفیق نیمه راه هستند « لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مَا زَادُوکُمْ إِلا خَبَالا وَلأَوْضَعُوا خِلالَکُمْ»
*آن موقع یک عدهای از شما هم دچار تردید میشوند «وَ فیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ». یکباره عده ای میگویند راست میگوید! حالا واقعاً آقا این کار را از ما خواست؟ باید انجام بدهیم؟ نباید انجام بدهیم؟ میگویند حالا آن طور هم که میگویند نیست! ظاهراً این قدر هم وظیفه نداریم! «تردید» ایجاد میشود.
*اینجاست که «آتش به اختیار» معنا پیدا می کند. «آتش به اختیار» یعنی دچار تردید نشوید. در آن چارچوب قانونی و وظیفهای که دارید کارتان را بکنید. لازم نیست دائم بگویید آقا این کار را بکنم؟ مثلاً کتاب هم بخوانم؟ آقا فرمودند کار فرهنگی خودجوش و تمیز کنید. این دیگر اجازه نمیخواهد. انجام بدهید.
*تعبیر قرآن این است که در این مواقع، ظاهر و پوشش میشود «اجازه گرفتن» اما باطن آن فتنه ایجاد کردن است. ولو با یک ظاهر موجه و مقدس!
*قرآن می فرماید اینها همان کسانی هستند که اگر هم دشمن به سراغ شما میآمد: «ما تلبثوا الا یسیرا». شاید یک ذره مقاومت هم میکردند ولی بعد رها میکردند.
*در صورتیکه در یک جامعه دینی اگر یک مسؤولیتی تعریف شده شانه خالی نکنید. به مسؤولیتتان پشت نکنید. وظیفه تان را بشناسید و انجام دهید: «و کان عهد اللَّه مسئولاً» آن عهدی که با خدا بستید، بعدا از شما سؤال میشود. میگویند خوب انجام دادی یا ندادی؟ اینطور نیست که بگویید ما اجازه گرفتیم که ما را معاف بدارید!
*بهانهها برای فرار از تکلیف همیشه زیاد است. تعبیر قرآن این است که می گویند الان هوا گرم است! اینها مسایل فقط زمان پیغمبر نبوده، انسان همیشه میتواند در معرض این آزمایش باشد. ما هم در این معرض هستیم.
*تعبیر قرآن این است: «وَ کَرِهُوا أَنْ یُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللَّه». سختشان است که بخواهند در راه خدا یک مجاهدهای را انجام بدهند. حالا یا با مالش، یا با جانش، یا با یک هزینهای که باید بدهد. بعد بهانه میآورد که الآن هوا گرم است! الان شرایط خوب نیست. حالا بگذار مسائل یک کم آرام بشود! یا برخی دیگر تا می بینند همه چیز تمام شد، میگویند حالا ما آماده هستیم! به وقتش کجا بودی؟
*کسانی هم هستند که نه تنها وظایف روشن و صریحشان را انجام نمی دهند بلکه میخواهند جلوی بقیه را هم بگیرند.
مثلاً امام در زمان جنگ گفتند بروید و جبههها را پر کنید. عده ای میگفتند درست است که امام این را گفتند ولی امام به خود ما که نگفتند! شاید ما الآن باید یک وظیفه دیگر انجام بدهیم.
*امام که نمیتواند به تک تک بگوید به شما هم گفتم! امروز هم همین رفتارها را در بعضی مشاهده میکنید که میگویند اگر آقا به خود من بفرمایند که این کار را بکن حتما انجام می دهم ولی به خود من نگفتند!
*تعبیر قرآن است که برخی از اینها این طوری هستند و با پررویی قسم میخورند: «و اقسموا بالله جهد ایمانهم» بزرگترین قسمهایی که بتوانند بخورند، میخورند و میگویند اگر توی پیامبر به ما بگویی این کار را بکن. چشم! انجام میدهیم. اما قرآن جواب آنها را چه میدهد؟ می فرماید: « قُلْ لَا تُقْسِمُوا». نمیخواهد قسم بخورید، نمیخواهد منت بگذارید. «طَاعَةٌ مَعْرُوفَه». یک وظیفه مشخص، صریح و بدیهی دارید، آن را انجام دهید! آتش به اختیار این است. آن وظیفه صریح و بدیهی و مشخصی که وضع شده را انجام دهید.
*برخی دیگر هم می گویند انجام فلان کار «تشکیلات» لازم دارد. اول باید یک تشکیلات درست بشود تا ما بتوانیم وظیفه مان را انجام بدهیم. اینها حرفهای امروز نیست. همیشه در طول تاریخ بوده است می گویند میخواهیم بجنگیم ولی یک دولت لازم است. یک تشکیلات لازم است که بیاید و به ما کمک بکند. اگر نباشد، نمیشود این وظیفه را انجام داد! یا مثلا امروز می گویند کار گفتمانی خوب است اما باید یک تشکیلات باشد. اگر نباشد، نمیشود! لذا چهار سال معطل است و بعد می گوید تشکیلات درست نشد و ما هم نتوانستیم کاری کنیم! قرار بود کار را انجام دهیم ولی نشد!
*این تعبیر قرآن است که وقتی هم شرایط فراهم می شود واز آن ها انجام وظیفه خواسته می شود«فلما کتب علیهم القتال».اکثرآن ها کنار میکشند. معلوم میشود این یک بهانه بوده است.
*یا تا قبل از تشکیل جمهوری اسلامی عده ای میگفتند تا شاه هست نمی شود کاری کرد! بعد که جمهوری اسلامی تشکیل شد همانها گفتند اصلاً برای چی جمهوری اسلامی تشکیل شد؟ « أَنیَ یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا». اصلاً چه کسی این اجازه را داد که بر ما حاکم بشود؟
*این تعبیر «ایراد بنی اسراییلی» که امروز در بین ما مشهور است یک حقیقت قرآنی است. یکی از آن بهانهها این است که حالا واقعاً آقا این حرف را گفتهاند؟ نظر آقا واقعاً همین است؟ در حالی که آقا صریح حرفشان را زده و بعد هم تکرار کرده اند، باز عده ای می گویند نه! شوخی نکن! آقا واقعا گفته اند؟
*اگر فرمایشات چند سال اخیر مقام معظم رهبری را نیز ببینید، این مساله در آن قابل مشاهده است. به صراحت بیان میکنند که این کار بشود اما عده ای می گویند حالا این جا منظور ایشان دقیقا چه بود؟ شروع به تشکیک می کنند. «آتش به اختیار» یعنی ایراد بنی اسرائیلی نگرفتن و وظیفه را به موقع انجام دادن. وقتی گفته میشود این کار را انجام بدهید، به شکل تمیز انجام بدهید. قانونی انجام بدهید.
*بعضی وقتها هم حتی رهبری را متهم میکنند که به ایشان اطلاعات درست ندادهاند! این تعبیر برای امروز نیست! زمان پیامبر هم اینطور بوده. مثلا وقتی پیامبر سخنی میگفتند، عده ای بهانه می آوردند و العیاذ بالله میگفتند ایشان هر چه میشنود، همانها را میگوید: « ومنهم الذین یؤذون النبی و یقولون هو اذن». امروز هم برخی در کمال جسارت می گویند به رهبری اطلاعات درست ندادهاند! مقام معظم رهبری خودشان به صراحت میگویند من این مساله را بررسی کردم و این طوری است، اما عده ای میگویند اطلاعات نادرست به ایشان داده اند!
*یکی دیگر از مواردی که مانع آتش به اختیار میشود، «دل مردم را خالی کردن» است! تعبیر عربی این مفهوم «مرجفون» است: «و المرجفون فی المدینه». مردم را می ترسانند و حتی تهدید میکنند.
*امروز میبینید که اگر ببینند فردی در این عرصه یک وظیفهای را انجام میدهد و با تهدید هم کنار نمی رود، شروع به مسخره کردن میکنند. به مدد فناوریهای جدید ارتباطی ،قویتر از گذشته هم این کار را می کنند. شاید شیوهها جدید و مدرن شده باشد ولی اصل کار، قدیمی است.
*و این فرجام چنین مؤمنینی است: «لِیَجْزِیَ اللّهُ الصّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ». اینجاست که معلوم میشود در این عرصه چه کسانی صداقت داشتند؟
اگر بخواهیم این بحث را جمع بندی کنیم باید عرض کنیم که: «آتش به اختیار» یعنی از انجام بدیهیترین وظایف خودمان سر باز نزنیم،
یعنی دنبال بهانهجویی برای فرار از آن وظایفمان نباشیم، یعنی برای فرار از آن مسؤولیتهایی که داریم بهانههای بنی اسرائیلی در نیاوریم. یعنی آن تکالیف بدیهی که مخاطب آن همه هستند را انجام دهیم و نگوییم باید مشخصاً به شخص من بگویند تا من این کار را انجام بدهم! یعنی وظایف قانونی و اجتماعی ما معطل نماند.یعنی مسؤولیتمان را بشناسیم و در زمان و وقت خودش انجام بدهیم.یعنی وقتی که کار تمام شد و همه چیز انجام شد نیاییم بگوییم حالا ما باید چه کار بکنیم؟یعنی اگر رهبری یک مطالبهای دارد، آن را انجام بدهیم.یعنی در برابر تهدیدها، تردیدها، سرزنشها و مسخره کردنها جا نزنیم.
*یعنی اگر به ما میگویند این کار را انجام بدهیدنگوییم اگر رهبری میخواستند خودشان انجام میدادند! یا خود ایشان انجام بدهد!
*یعنی اگر به هر دلیلی بیعمل هستیم این را دیگر توجیه نکنیم. بگوییم ما کوتاهی کردیم، ما ضعف داشتیم، نه این که بگوییم میخواستیم احتیاط کنیم که خطا نکنیم! و یک توجیه برای آن بتراشیم.
*یعنی استهزای دیگران مانع عمل صحیح مان نشود. واز سوی دیگر کاری نکنیم که به تعبیر مقام معظم رهبری «پوچاندیشان طلبکار» بتوانند بهانه پیدا بکنند. بلکه باید بتوانیم وظیفه خود را به گونهای خوب انجام بدهیم که علیرغم استهزا و مخالفت آنها، حرف ما اثرگذار باشد.
ان شاءالله که همه ما بتوانیم به آن چیزی که عهد بستهایم، چه در حمل امانت الهی و چه آنچه در انقلاب اسلامی با آن عهد بستیم، یک عهد صادقانه و مؤمنانه و از سر صدق باشد و همه ی ما در این مسیر از صادقین باشیم.
برچسبها: پاتوق رضا- سعید جلیلی - آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب -
یکر ۱۸ شهید گمنام دفاع مقدس از طریق فرودگاه اهواز به این شهر وارد شد که همزمان با سالگرد شهادت امام جعفر صادق(ع) مراسم باشکوه تشییع و خاکسپاری این شهیدان گمنام در شهرهای مختلف استان خوزستان برگزار میشود.
برچسبها: پاتوق رضا- شهیدان دفاع مقدس و انقلاب اسلامی -